نماز ايجاد كننده ي مسئوليّت دروني و مهمترین عامل یاری دهنده ی انسان
نماز ايجاد كننده ي مسئوليّت دروني و مهمترین عامل یاری دهنده ی انسان
نماز نوعي تمرين مسئوليّت پذيري و وظيفه شناسي است كسي كه به نمازهاي روزانه پاي بند باشد لااقل خود را به انجام يك وظيفه مقيّد كرده است و عادت داده ، همين عادت مانعي در برابر بي بندوباري و سهل انگاري او نسبت به وظايف ديگر و كمكي به پيشرفت او در زندگي است و روحيّه ي مسئوليّت پذيري را در او تقويت خواهد كرد و ار طرفي مسئوليّت انسان را سنگين تر مي كند و شايد به همين جهت است كه خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد :
« وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ* الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُوا رَبِّهِمْ …؛ در راه زندگي از صبر و نماز كمك بگيرديد ، هر چند نماز خود كار سنگيني است مگر بر فروتنان كه عقيده دارند سرانجام پيش خداي خويش مي روند و به سوي او بازگشت خواهند كرد … .»
آري ، نماز براي عدّه اي از مردم تكليف سنگيني است ولي براي كساني كه به هستي جاويد انسان معتقدند و ايمان دارند كه بايد همواره خود را پاك نگاه داشت و در راه تكامل كوشيد تا به كمال جاويد الهي پيوست ، راز و نيازي لذّت بخش و نشاط آور با خداي بزرگ و مهربان است .
مسئوليّت دروني كه گفتيم در سايه ي اداي نمازهاي پنج گانه در انسان به وجود مي آيد ، آدمي را طوري تربيت خواهد كرد كه ديگر نسبت به فرامين الهي و سرنوشت خود و جامعه اش بي تفاوت نخواهد بود . چرا كه نماز گزار مقيّد به اموري شده است كه در سايه ي آنها مجبور است روزانه چندين بار تمام مشغله هاي روزانه و كشش هاي دروني و بيروني را كنار بگذارد و رو به كسي آورد كه از او خواسته با او سخن بگويد . براي چنين فردي كه نسبت به فرمان آفريدگارش اين چنين احساس مسئوليّت كرده است ديگر بي بند و باري و سهل انگاري و بي تفاوتي معنايي نخواهد داشت و انواع كشش هاي دنيوي در مقابلش رنگ خواهد باخت.
از فلسفه هاي ديگر نماز كه از جهت تربيتي مي تواند مهم باشد اين است كه نماز و صبر در كنار هم مي توانند دو پايگاه نيرومند باشند كه انسان به وسيله ي آنها بر مشكلاتش فايق آيد كه صبر آن حالت استقامت و ايستادگي دروني است در جبهه ي مشكلات و نماز پيوندي است با خدا و وسيله ي ارتباطي است با يك تكيه گاه محكم . چرا كه آيات و روايات متعدّدي وجود دارد كه در ضمن آنها اين دو عامل از عوامل ياري دهنده ي انسان در مواجهه با مشكلات معرّفي شده اند . اين كه منظور از مشكلات چه مي باشد تفاسيري وجود دارد كه به شرح آنها خواهيم پرداخت . از جمله خداوند متعال در سوره ي بقره آيه ي 45 چنين مي فرمايد :« وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ؛از صبر و نماز كمك بگيريد ، هر چند نماز كار مشكلي است مگر براي فروتن ها .»
علّامه طباطبايي در تفسير الميزان در شرح اين آيه مي گويند :
«كلمه ي استعانت به معناي طلب كمك است و اين در وقتي صورت مي گيرد كه نيروي انساني به تنهايي نمي تواند اتّفاق مهم يا حادثه اي را كه پيش آمده بر وفق مصلحت خود بر طرف سازد و اينكه فرموده از صبر و نماز براي امور مهم و حوادث خود كمك بگيريد براي اين است كه در حقيقت ياوري به جز خداي سبحان نيست ، اين دو بهترين وسيله براي پيروزي است ، چون صبر ، هر بلا و يا حادثه ي عظيمي را كوچك و ناچيز مي كند و نماز به آدمي مي فهماند كه به جايي تكيه دارد كه انهدام پذير نيست و به سببي دست زده كه پاره شدني نيست . سرّ اين كه خداوند در اين آيه ميان صبر و نماز جمع كرده است اين است كه هركدام از اين دو ، در باب خودش مهم ترين اركان هستند. در ميان عبادت ها ، نماز مهمترين عبادت و در ميان مسائل اخلاقي صبرمهمترين خلق است .»
در تفسير ديگري منظور از مشكلات جنگ هاي نفساني انساني معرّفي شده است و اين چنين آمده است كه «ياري جستن و كمك خواستن در برابر قدرت و هجوم دشمن است ،گر چه در ظاهر اين آيات ميدان جنگ و جهادي محسوس نيست . كارزاري كه ميان عقيده و ايمان و هواهاي نفساني و عصبيّت ها و علاقه ي به مقام و برتري درگير است ، منظور مي باشد و شرط و علّت پيروزي در ميدان هاي جنگ بيروني ، پيروزي در اين جنگ داخلي نفساني است . براي اينكه ايمان فطري بر اين عوامل نفساني حاكم و نافذگردد ، بايد به صبر و صلاة امداد گردد . هر چه هدف و چشم انداز ذهن بالاتر باشد ،قدرت و مقاومت در برابر عوامل نفساني ، بيشتر مي گردد . صلاة ، گشودن چشم عقل ، تجديد عهد و استمداد از مبدأ است . اين صلاتي كه قدرت صبر بيفزايد و عوامل نفساني و هيجان ها را محكوم سازد ، بسي دشوار و سنگين است« اِنَّهَا لَكَبيرَةُ اِلَّا عَلَي الخاشِعين» اين سنگيني بر كساني است كه چشم انداز ذهنشان بسي محدود است و دنيا و نمايشهاي آن آنان را چنان گرفته كه مغرور و خود باخته اند ، آنها كه چنين نيستند و داراي خشوعند صبر و صلاة بر آنها سبك و آسان است .»
پس با توجّه به آنچه گفته شد از اين آيه بر مي آيد كه صبر و صلاة دو عاملي مي توانند باشند براي پيروزي انسان در مواجهه با جنگ هواهاي نفساني و عقيده و ايمان آدمي كه در اين جنگ نفساني بايد از آنها ياري جست . در اين تفسير صلاة گشودن چشم عقل و استمداد از مبدأمعرفي شده است و از طرفي گفته شده است كه اگر هدف بلند باشد قدرت مقاومت در اين جنگ بيشتر خواهد شد ، يعني آن چيزي كه كمك مي كند تا انسان محدود نينديشد و اين مقاومت برايش آسان باشد همان تأثيري است كه بخشي از آن از طريق نماز حاصل مي شود ، چرا كه نماز چشم عقل آدمي را مي گشايد و از محدود نگري او را خارج مي كند و دستاويز مبدأ مي گرداند .
علّامه محمد باقر مجلسي در كتاب بحار الانوار نيز در شرح اين آيه مي نويسند:
«منظور از استعينوا طلب ياري و كمك است براي حوائج آدمي كه مي تواند رسيدن به قرب الهي و درجات آخرت باشد كه از طرفي از طريق صبر بر معاصي ، صبر بر طاعت و صبر بر معصيت حاصل مي شود و از طرفي از طريق نماز كه مي تواند شامل نماز فريضه و نافله و نمازي كه در هر وقت خوانده مي شود به خصوص نماز حاجت باشد و گفته اي هم وجود دارد كه از طريق جمع بين اين دو، حاجت انسان برآورده خواهد شد.»