موانع و مقتضيّات عبادت
08 آذر 1393 توسط سلاله
موانع و مقتضيّات عبادت
در سخنان نوراني امير مؤمنان علي (علیه السّلام ) يك چيز به عنوان مانع اصلي عبادت و رسيدن آدمي به كمالات حقيقي ذكر شده و ترك همان چيز به عنوان مقتضي اصلي معرفي شده است و آن دنيا و وابستگي به دنيا است . « من هوان الدنيا علي الله السرانه لايعصي الافيها و لا ينال ما عنده الا بتركها؛ در خواري دنيا نزد خدا همين بس كه جز در دنيا نافرماني او نكنند و جز با وانهادن دنيا به پاداشي كه نزد خداست نرسند .»
دنياي نكوهيده مانع اصلي عبادت انسان و رسيدن او به كمالات انساني و ارزشهاي الهي و پاداشهاي اخروي است و جز با ترك آن ، نمي توان به حقيقت عبادت رسيد لذا در سيره ي منطقي و عملي پيشواي پارسيان ، علي (علیه السّلام) طرد دنيا از اصول مهم عبادت است و اعتقاد داشتند تا انسان از دام دنياي نكوهيده و پستي هاي آن رها نشود و خود را از آن پاك نسازد درهاي عبوديّت و بندگي الهي بر روي او گشوده نگردد . چنانچه در حكمت 103 نهج البلاغه فرموده است :« بنگريد به دنيا ، نگريستن پارسيان و روي گردانيد از آن . پس ، پيوندهاي خود را با دنيا ببريد و پرواپيشگي را پشتيبان خود كنيد و چون توشه اي همراه خود ببريد .»
پس بهترين مقتضي عبادت اين است كه انسان از وابستگي هاي پست كه منشاء همه ي تباهي هاست ببرد و با توشه ي درست به حقيقت هستي روي كند .
همانا دنيا نهايت ديدگاه كسي است كه ديده اش كور است و آنكه بيناست نگاهش از دنيا بگذرد و از پس آن آخرت را نگرد پس بينا از دنیارخت بردارد و نابينا رخت خويش در آن گذارد . بينا از دنيا توشه گيرد و نابينا براي دنيا توشه فراهم آورد . زندگي اين جهان گذرگاهي است كه با انديشه ي راست و كردار درست در آن مي توان زاد و توشه ي سراي آخرت را تدارك كرد . لذا امام (علیه السّلام) در يكي از توصيه هاي خود به بندگان خدا در خطبه ي 99 نهج البلاغه مي فرمايند :« اي بندگان خدا شما را به ترك اين دنياي كه سرانجام شما را رها مي سازد توصيه مي كنم گر چه شما ترك آن را دوست ندارید و دنيايي كه جسم هاي شما را كهنه و فرسوده مي كند با اينكه شما دوست داريد هميشه تازه و نو باشيد .»
براي اينكه انسان در مسير عبوديّت ، پيش رود ، نياز به انگيزه و خواست خود فرد است و تا انسان خود نخواهد ، نمي شود از بزرگترين مانع عبادت كه اسارت دنياست آزاد شود ،لذا رفتن به سوي كمال عبوديّت ، خواست خود را مي طلبد نه خواست ديگران را . به همين علّت در سيره ي عبادي حضرت علي ( عليه السّلام ) هم در مسير ترك دنيا و هم حركت به سوي عبوديّت ،مخاطب اصلي خود انسان است . حضرت در خطبه ي 16 ، نهج البلاغه مي فرمايند : «اي بندگان خدا ، خود را همواره سرگرم دنيا نسازيد زيرا از فراق و دگرگوني حالات آن باخبريد لذا همچون دوستي مهربان ، ناصح و كوشا كه براي نجات رفيقش تلاش مي كند خويشتن را از دنيا پرستي برحذر داريد . »
در همه ي اينها منظور دنياي مذموم است و در دنيای ممدوح كه دارالتربيه و دارالتحصيل و محلّ تجارت و اكتساب كمالات و تهيّه ي زندگاني سعادتمند ابدي است كه بدون ورود در اين نشئه ، امكان پذير نيست چنانكه حضرت در حكمت 131 ، آنجا كه شنيد يك نفر ذمّ دنيا مي كند فرمودند :
«دنيا خانه ي راستي است براي كسيكه آن را راستگو انگاشت و خانه ي تندرستي است براي كسيكه آن را شناخت و باور داشت و خانه بي نيازي است براي كسي كه از آن توشه اندوخت و خانه ي پند است براي آنكه از دنيا پند گرفت مسجد محبّان خداست ، نمازگاه فرشتگان او و فرودگاه وحيّ خدا و محلّ تجارت دوستان او . »
پس دنيا به معناي نكوهيده ي آن مانع اصلي عبادت و دوستي آن ريشه و اساس هرگناه و نافرماني و منشاءهر بدبختي و تباهي است . دنياي نكوهيده سدّي سخت در برابر انسان است و تا اين مانع رفع نشود ، راه عبادت هموار نمي گردد .