فلسفه ي نماز در قرآن
فلسفه ي نماز در قرآن
قبل از پرداختن به فلسفه ي نماز ، بهتر است گريزي كوتاه به معناي لغوي و اصطلاحي نماز داشته باشيم .
در لغت نامه ي دهخدا ، در باره ي معناي لغوي نماز آمده است كه « نماز ، بندگي ، اطاعت و فرمان برداري است .» در فرهنگ معين در اين باره آمده است كه « نماز، سر فرود آوري براي تعظيم ، سجده است » در قاموس قرآن هم چنين آمده است كه « صلوة ، توجّه و انعطاف است و با اختلاف نسبت متفاوت مي شود به همين خاطر گفته شده است كه : نماز از خدا رحمت ، از ملائكه استغفار و از مردم دعا است و اين سخن جامع معاني نماز است .»
در معناي اصطلاحي نماز گفته شده است كه « همان عبادت بزرگي است كه در رأس عبادت قرار گرفته و از اركان دين و تارك عمدي و اعتقادي آن در رديف كافر است و در وجه تسميه ي آن گفته اند : چون قسمتي از آن دعاست از باب تسميه ي كل به اسم جزء ، اين عمل را صلاة گفته اند و در واقع ياد آوري مخصوص خدا و روكردن به سوي خدا عزّ و جلّ است با كيفيّتي كه شرع بيان داشته و هيچ دين و شريعتي بدون نماز نبوده گر چه در كيفيّت آن با هم اختلاف داشته اند. در باره ي بني اسرائيل هست كه خداوند به موسي مي فرمود : «وَاجْعَلُواْ بُيُوتَكُمْ قِبْلَه وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ؛ خانه هاي خويش را در مقابل هم قرار دهيد و نماز بخوانيد» .
پس معناي اصطلاحي نماز ،همان عبادتي است كه به طور وجوب روزانه پنج بار بر مسلمانان واجب شده است و شامل بر يك سري اعمال عبادي و جسماني مثل سجده كردن ، ركوع كردن و … مي شود .
نماز رحمت واسعه ي الهي
نماز دري از درهاي رحمت الهي و بهترين وسيله اي است كه از طريق آنها عنايات خداوند شامل حال بنده ي مؤمن مي شود . احاديث بسياري در اين زمينه وارد شده است كه همگي بيانگر اينند كه خداوند توجّه و عنايت خاصي بر بنده در حال نماز دارد از جمله ، حديثي است كه امام باقر(علیه السّلام) به نقل از رسول خدا ( صلّ الله علیه واله وسلّم ) فرمودند كه :
و قال رسول الله (صلّ الله علیه واله وسلّم) :اذا قام العَبدُ المُؤمِن في صَلاتِهِ نَظَر اللهُ اِلَيهِ أََو قالَ أ قبَلَ اللهُ عليه ، حَتّي يَنصَرِفَ وَ اظَّلتَّهُ الرَّحمَهُ مِن فَوقِ رَأسِهِ اِلَي اُفُقِ السَّماءِ . وَ الملائكَهُ تُحفُّهُ مِن حَولِه اِلي أُفقِ السَّماءِ ( كتاب الصلاة في كتاب السنه ، محمد محمدي ري شهري )
پيامبر خدا (صلّ الله علیه واله وسلّم) فرمود : «هنگامي كه بنده ي مؤمن در نمازش مي ايستد ، خداوند به او مي نگرد يا فرمود : خدا به او روي مي آورد . تا آنگاه كه بازگردد و سايه ي رحمت را از بالاي سرش تا كرانه ي آسمان بر او مي گسترد و فرشتگان ، اطرافش را تا كرانه ي آسمان مي گيرند .»
قرآن كريم هم كه به اين مسأله توجّه داشته است ،در ضمن آيه اي مي فرمايد: « حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى ؛ بر نمازها مواظبت كنيد مخصوصاً نماز وسطي.»
علّت محافظت بر نمازها مخصوصاً نماز ظهر در اين آيه طبق حديثي كه از رسول اكرم (صلّ الله علیه واله وسلّم) نقل شده است :« اِذا زالَتِ الشمسُ فُتِحَت ابوابُ السَّماء و ابوابُ الجنان و اُستُجيبُ الدُّعاءُ فَطُوبي لِمَن رَفَعَ لَهُ عِندَ ذلك عملُ صالِحٌ؛ هنگام ظهر درهاي رحمت باز است ،درهاي بهشت باز است و دعاها مستجاب مي شود خوشا به حال كسي كه هنگام زوال عمل صالحي از او به آسمان معنا رفعت يابد .»
طـبق نتيجه گيـري كه آيت الله جوادي آمـلي در كتاب حكمت عـبادات مي كند همان بــاز بودن درهاي رحمت الهي مخصوصاً در هنگام ظهر است . ايشان براي اثبات اين ادعا در ادامه مي فرمايند :
«يكي ازاحكام جنگ دراسلام اين است كه مستحب است جنگ از ظهر به بعد شروع شود و قبل از ظهرمكروه است.راز اين نكته را در كتب فقهي ما كه از روايات استفاده كرده اند چنين بيان ميكنند كه چون درهاي رحمت هنگام ظهر باز است ، شايد خداي سبحان قلب منافقين و كفّار را هدايت كند كه به اسلام گرايش پيدا كنند و خوني ريخته نشود. چنانكه در روز عاشورا مبارزه و جنگ سيدالشهدا (علیه السّلام) از ظهر به بعد بوده است و قبل از ظهر چند مرتبه آن حضرت به ارشاد و تبليغ لشكر دشمن پرداخت .»
پس باتوجّه به آنچه كه گفته شديكي ازاسرارمحافظت برنمازومخصوصاً نمازظهررابايدبرخورداري از رحمت واسعه ي الــهي دانست بنابـراين خداوند با توجّـه خاصي كه بـه بندگان خود دارد ، نماز را وسيله اي قرار داده است كه از طريق آن عنايات و بركات خاصّه ي خود را شامل حال آنان بگرداند .
چيزي كه از همه ي مطالب فوق مي توان نتيجه گرفت اين است كه بنده اي كه مورد رحمت و عنايت الهي قرار بگيرد از جهت روحي و معنوي و … از امتيازات و روزی هايي بهره مند خواهد شد كه در مسير سير الي الله و رسيدن به هدف اصلي خلقت مي تواند به خوبي از آنها استفاده كند و سريع تر به هدف اصلي برسد .