ساقی کوثر

نسل ما نسل ظهور است ، اگر برخیزیم ......
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

یک داستان ، یک پند

20 آبان 1396 توسط سلاله

⭕️ مردی برای معلولان اطعام می‌ڪرد . خسیسی پسر خود را گفت ظرف بردار برویم. پسر گفت پدر تو معلول نیستی نه ڪوری نه چلاقی نه شلی… پدر گفت بیا ڪاریش می‌ڪنیم. چون در خانه رسیدند آن خسیس چشمان خود بست و خود را به ڪوری زد. ظرف خالی را دادند و ظرف پر طعام تحویل گرفتند.

پسر صاحب خانه به پدرش گفت پدر گول خوردی آن مرد ڪور نبود چشمان خود بسته بود تا خود را معلول نشان دهد و غذا بگیرد.

?صاحب‌خانه ڪه مرد زرنگی بود گفت پسرم من هم دانستم ڪه چشمانش بسته بود ولی به نظرم ڪور واقعی او بود ڪه برای رسیدن به ظرفی غذا، چشمانش را به این همه نعمتی ڪه خدا به او داده بود بسته بود. ???

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: اطعام معلولان نابینا

موضوعات: ... لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

تاریخ شمسی

دریافت کد تاریخ شمسی

اللهم عجل لولیک الفرج

میان هوس و نفس جنگ می شود دلم به هر چشم زدنی سنگ می شود آقا ببخش که دلم گرم زندگی است کمتر دلم برای شما تنگ می شود ...............

آمار

  • امروز: 35
  • دیروز: 601
  • 7 روز قبل: 1168
  • 1 ماه قبل: 4398
  • کل بازدیدها: 58319

آرشیوها

  • بهمن 1397 (1)
  • دی 1397 (19)
  • آذر 1397 (1)
  • فروردین 1397 (8)
  • اسفند 1396 (15)
  • بهمن 1396 (25)
  • دی 1396 (40)
  • آذر 1396 (10)
  • آبان 1396 (42)
  • مهر 1396 (16)
  • شهریور 1396 (35)
  • مرداد 1396 (40)
  • بیشتر...

اوقات شرعی

دریافت کد اوقات شرعی

دعای فرج برای گوشه راست

حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

دیکشنری آنلاین


دیکشنری آنلاین

دیکشنری آنلاین

حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس