نقش زنان در تداوم نهضت امام حسین علیه السلام دردوره قاجار
زن در دوره قاجار
تا قبل از دوران قاجاریه از حرکت جمعی زنان و نقش آنها در تحولات اجتماعی سیاسی اطلاع درستی در دست نیست. چند موردی که در کتابهای تاریخی ضبط است، مربوط به نقش آنها در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان است. به طور مثال، در جنگهای طولانی ایران و عثمانی در زمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده و وارد میدان می شدند. همین که قشون عثمانی به شهر حمله می آوردند، زنانی که در شهر مانده بودند از بالای بام بر سر آنها آب جوش می ریختند.
بنابراین، بر اساس شواهد و مدارک تاریخی بیشتر دوران قاجاریه، از آن عصر شروع می کنیم . آغاز حرکت جمعی زنان را باید به دو دوره تقسیم کرد. نخست دوره ای که زنان به علل نارضایتی های سیاسی اجتماعی ناشی از ضعف دولت در برابر دول استعمارگر خارجی و حکومت استبدادی داخلی به دنبال مردان و به هدایت و تشویق و تأیید آنها به نهضتهای اجتماعی پیوستند و به طور مؤثری در این راه کوشیدند. آنها در این راه، از هدفهای مردان پشتیبانی می کردند و خواسته های مشخص نداشتند (مانند نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت)
در دومین دوره، زنان به فعالیت جداگانه در زمینه مسائل خاص خود پرداختند که حاکی از تحول و پیشرفت این حرکت است و نشان می دهد که زنان در این مرحله آگاهی بیشتری یافته و به عنوان یک گروه اجتماعی مؤثر فعالیت می کنند. اما حرکت اخیر، بر خلاف گذشته، از تأیید و همراهی کامل مردان برخوردار نبود و مخالفان با این گونه فعالیت های زنان دست به دشمنی زده و این حرکت را گاه دچار مشکل می کردند. البته، این مخالفتها اصولا بدان سبب بوده که حرکت زنان را بدعت می دانستند. در واقع، جامعه پذیرای چنین جهشی نبود، (مانند تشکیل مدارس، چاپ روزنامه) . حال به بررسی نمونه هایی از این حرکتها می پردازیم.
نخستین حرکت ملی در این دوره پس از شکست ایران در جنگها با روس، جنبش خود جوش مردم تهران در دفاع از زنان گرجی مسلمان شده ای بود که سفیر خودخواه و مستبد روس با سماجت هرچه تمام تر می خواست با تفسیر یکی از مواد معاهده ترکمانچای آنها را از شوهران و فرزندان خود جدا کرده و با تغییر مجدد مذهب روانه گرجستان سازد. این عمل نزد مسلمانان نوعی تجاوز به ناموس ملی و مذهبی بود و به همین دلیل، مورد اعتراض مردم قرار گرفت. زنان تهران در این روز شور و حرارت زیادی از خود نشان دادند و تا آخرین دقیقه ای که هیاهوی مردم در خراب کردن سفارت روس و کشت و کشتار ادامه داشت آنها نیز از پای ننشستند .
در تظاهرات دیگری که مردم تهران در دفاع از امیر کبیر برپا ساختند، زنان شرکت فعالی داشتند. درخشان تر از هر دو واقعه یاد شده، اتحاد و همبستگی شان در جنبش تحریم تنباکو بود. در اواخر سلطنت نیم قرنی ناصرالدین شاه که امتیازات فراوانی به خارجیان داده شد، توتون و تنباکو در انحصار یک کمپانی بیگانه درآمد. مردم (و حتی زنان دربار) که تا آن زمان هرگز در اوامر سلطان چون و چرا نمی کردند و یارای چنین کاری را نداشتند، در این جهاد ملی به دستور پیشوای مذهبی خود، مرحوم میرزای شیرازی، شرکت کردند. زنان پیشاپیش مردان به اعتراض علیه حکومت پرداختند انبوهی از زنان در سنگ لج، محل استقرار میرزای آشتیانی، جمع شدند و ضمن اعلام حمایت از استمرار مبارزه بدون حمایت از جانب مردان اقدام به بستن بازار کردند. در تبریز نیز زنان به رهبری زنی به نام زینب پاشا در اعتراض به قرارداد رژی، دوشادوش مردان به پاخواستند. همچنین بازار این شهر به علامت اعتراض بسته شد و متجاوز از بیست هزار نفر مسلح به شاه تلگراف کردند که به هیچ وجه زیر بار این قرارداد نخواهند رفت. پس از چند روز که از بسته شدن بازار گذشت، مأموران دولتی به زور ارعاب و تهدید و وعده و وعید، بازاریان را مجبور به باز کردن مغازه های خود کردند. اما چند ساعتی از باز شدن بازار نگذشته بود که دسته ای از زنان به زور اسلحه بازار را بستند و به سرعت صحنه را ترک کردند . زنان حرم هم قلیانها را شکستند و در مقابل اوامر صریح و قدرت مطلق ولی نعمت خود مقاومت کردند. این پافشاری بجایی رسید که دولت ناچار امتیاز توتون و تنباکو را لغو کرد . زنان در این نهضت بخوبی رشد اجتماعی و دینی خود را به منصه ظهور رساندند.
همچنین قبل از مشروطه وقایعی (مانند قحطی یا نارضایتی های ناشی از گرانی) رخ داد که تظاهراتی را از سوی زنان با تشویق مردان، در پی داشت. آنچه در آن زمان تازه به نظر می رسید آن بود که زنان در آن فضای انقلابی در تظاهرات سیاسی شرکت می کردند.
داستان دلاوری های فاطمه، خواهر شیخ شامل (از رهبران مذهبی در قفقاز)، زینت پاشا، مادر احمد تنگستانی (پسر باقر خان) و مادر کلنل محمد تقی خان پسیان هنوز در خاطره مردم این دیار نشان زنده است .
زنان ایران در نهضت مشروطیت که جامعه ایران را تکان داد، تنها و بی اعتنا و منفعل نبودند، بلکه همانند مردان به جنب و جوش درآمدند، به طوری که باید گفت از این تاریخ بیداری واقعی زنان آغاز شد. از جمله وقایعی که در آن شرکت زنان را در جنبش مشروطیت عیان می کرد می توان به وقایع زیر اشاره کرد.
پس از کشته شدن نخستین مجاهد مشروطیت، سید عبد الحمید، زنان تهران بودند که به کوچه و خیابانها ریختند و شورشیان را علیه حکومت تشویق کردند. به دنبال تظاهرات بر ضد مسیو نوز بلژیکی و مهاجرت علما و انقلابیون به قم، زنان بودند که آتش انقلاب را در تهران شعله ور نگاه داشتند. همچنین بر ضد قروض خارجی از خود گذشتگی فراوان نشان دادند. هنگام بست نشینی تجار در سفارت انگلستان، عده ای از زنان نیز تجمع کرده و تقاضای ورود به سفارت را کردند. ولی گرانت داف، وزیر مختار انگلستان، مانع آنها شد.
زمانی هم که علما در شاه عبدالعظیم متحصن شدند، زنان کالسکه شاه را فرا گرفته و گریه و زاری کردند که ما آقایان و پیشوایان دین را می خواهیم. ما مسلمانیم و حکم آقایان را واجب الاطاعه می دانیم. ای شاه مسلمان، علمای اسلام را ذلیل و خوار نخواهید .
در منابع متعدد اشاره های فراوانی به حضور فعال زنان در مبارزه برای تحقق مشروطه است. زنان مشروطه خواه دوشادوش مردان در دو عرصه مبارزه داخلی و خارجی مشارکت داشتند و فعالیت می کردند. از مبارزه تبلیغاتی، حمایت مالی از مشروطه خواهان و شرکت در مبارزه مسلحانه. مبارزه تبلیغاتی و افشاگری های زنان دارای دو سمت و سوی اصلی بود؛ از یک سو می کوشیدند تا با تحریک افکار عمومی، آن گروه از مشروطه خواهان را که پس از کودتای محمد علی شاه منفعل شده بودند و همچنین آنانی را که در مبارزه مشروطه خواهان و استبداد طلبان بی طرف بودند به مبارزه با محمد علی شاه و متحدانش جذب کنند و از سوی دیگر ایجاد تردید و متزلزل در بین حامیان محمد علی شاه و به انفعال کشیدن آنان بود.
زنان علاوه بر کمک هایی که در پشت جبهه می کردند، با لباس مردانه در میدان جنگ نیز حاضر شدند. آنان از یک سو با پختن غذا و دوختن لباس برای رزمندگان مشروطه خواه و پرستاری از مجروحان از مبارزه مسلحانه مشروطه خواهان حمایت می کردند و از سوی دیگر مستقیماً در میدان های جنگ حضور می یافتند و مسلحانه می جنگیدند .
در آذربایجان، زمانی که سردار ملی ایران، مرحوم ستارخان، علیه استبداد قاجار و سلطه اجنبی قیام کرد، زنان از مساعدت معنوی و مادری به وی دریغ نکردند. بین شهدای انقلابیون جنازه 20 زن مشروطه طلب در لباس مردان پیدا شد .
مورخان و نویسندگانی چون ناظم الاسلام کرمانی، کسروی، مهدی ملک زاده و مورگان شوستر درباره مشارکت زنان در دوره اول و دوم مجلس شورای ملی مطالبی نوشته اند که از دو جهت حائز اهمیت بسیار است. اولا، مشارکت چشمگیر زنان را در یک جریان سیاسی بازگو می کند و ثانیا، اهمیت آنان را از نظر نویسندگانی که به ثبت اخبار مربوط به آنها مبادرت کرده اند، می نمایاند. نظر به همین فداکاری ها بود که وقتی زعمای قوم قانون اساسی را تدوین کردند، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را برای قاطبه ملت ایران (قانون اساسی) قائل شدند و به هیچ وجه از محرومیت زنان و عدم دخالت آنها در مسائل حقوقی و سیاسی ذکر نکردند.
با پیروزی مشروطه خواهان زنان از پای ننشستند و با ارسال تلگراف های متعدد از تهران و تبریز خواهان تسریع تصویب در قانون اساسی شدند. گرچه در قانون اساسی مشروطیت کوچکترین حقی چه از لحاظ انتخاب کردن و چه از لحاظ انتخاب شدن برای آنان در نظر گرفته نشده بود با این حال زنان از حمایت مجلس دست برنداشتند و در شرایطی که برای تشکیل بانک ملی سرمایه کافی نبود و زمزمه گرفتن وام از روسیه یا انگلستان از گوشه و کنار شنیده می شد، زنان با فروش زیور آلات خود به این طرح ملی یاری کردند.
علاوه بر حضور در عرصه های سیاسی و نظامی، زنان فعالیت های نوینی را در ابعاد گوناگون فرهنگی شکل دادند که در جامعه تأثیر عمیق تر و پایدار تری داشت از جمله این اقدامات: 1 - ایجاد انجمنها؛ 2- انتشار روزنامه و مجله؛ 3 - تأسیس مدارس .
پس از این جنبشها، اولین مدارس دخترانه تشکیل می شود. سازمانهای زنانه ایجاد می شود و نشر اعلامیه و شب نامه مخصوص بانوان در اوایل دوره مشروطه از آثار برجسته مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان در این انقلاب است، قدیمی ترین نشانه ای که از انتشار یک نشریه تخصصی بانوان در دست است به سال 1289 شمسی باز می گردد. بین تاریخ انتشار نخستین روزنامه عمومی و اولین نشریه اختصاصی زنان 88 سال فاصله است . اولین روزنامه زنان که به نام دانش منتشر شد، در سرلوحه خود نوشت که این روزنامه مربوط به مسائل خانوادگی و اجتماعی است و به سیاست و مسائل عمومی نمی پردازد . حرکت بعدی زنان، تأسیس مدارس دخترانه در سطح وسیع تر بود. که بسرعت گسترش یافت. از مهم ترین عوامل ویژگی نهضت در این دوره تعمیم سواد بود. البته، همه مدارس خصوصی بودند. زنان در این زمان می کوشیدند که جنبه های فرهنگی و غیر سیاسی به نهضت خود بدهند. نامهایی چون مسطورات، پردگیان، مخدرات اسلامیه، ناموس، عصمتیه که برای مدارس انتخاب می کردند، حاکی از این امر است که زنان می خواهند بر جنبه های دینی حرکت خود تأکید کنند. انچمن ها و محافل سیاسی اجتماعی زنان نیز، از جمله حضور جدی زنان بود. از جمله اقدامات این انجمن ها، انتقاد به عملکرد نمایندگان مجلس و نداشتن برنامه های مشخص برای اداره جامعه بود به طور کلی اقدامات زنان در زمینه هایی که برشمردیم بسیار ارزشمند بود و به عبارتی، مشروطیت فرصتی را فراهم کرد تا ارزشهای ناشناخته و استعدادهای ذاتی زن ایرانی بروز بیشتری پیدا کند. زنان در عصر مشروطیت و پس از آن نشان دادند که حتی در میدان عمل محدودی که برایشان باز می شود می توانند برای ارتقای خود در جامعه قدم های بلندی بردارند .