معناي قرآني عبادت
معناي قرآني ( مفهوم اسلامي) عبادت
مفهوم كلمه ي عبد و مشتقّات آن در فرهنگ قرآن و درگستره ي مفاهيم اسلامي به گونه اي است كه همه ی افعال آدمي را در بر مي گيرد . همه ي انسانها به گونه اي در طريق اين مفهوم عام سير مي كنند . عبادت جز پيروي فروتنانه معنايي ندارد در نتيجه همه ي آدميان ، از مؤمن ترين مردم گرفته تا كافرترين آنها ، عابدند . آنچه بين عبادات فرق مي اندازد ،معبود ، است. عدّه اي انسان را عبادت مي كنند، دسته اي هواي نفس خود را ، گروهي شيطان را و جمعي بت ها را . در اين ميان كساني هم هستند كه فقط خداي يكتا را مي پرستند (إيّاكَ نَعْبُد )
آنجا كه سخن از عبادات اسلامي به ميان مي آيد ، همين عاميّت و فراگيري معناي آن رخ مي نمايد :
الف- در آيه ي 64 سوره ي آل عمران مي خوانيم:« قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوا إِلَى كَلَمَه سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلّا نَعْبُدَ إِلّا اللّهَ ؛ بگو اهل كتاب به سخني روي آوريد كه ميان ما و شما يكسان است ، جز خدا را نپرستيم ».
چنانكه پيداست اين آيه به جاي دعوت به اسلام به عبادت خداوند دعوت مي كند .
يا آيه ي 11 سوره ي زمر:« قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَّهُ الدِّينَ ؛ بگو من مأمور شده ام خدا را بپرستم و براي او در دين اخلاص ورزم . »
در اين گونه آيات ، دعوت به عبادت خداوند عبارتست از قبول و پاي بندي به همه ي مفاهيم شريعت اسلام .
ب- آيات 29 و 28 سوره ي يونس :
«وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ مَكَانَكُمْ أَنْتُمْ وَشُرَكَآؤُكُمْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ وَقَالَ شُرَكَآؤُهُم مَّا كُنْتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ * فَكَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ إِن كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ ؛ روزي كه همگان را گرد آوريم ، به مشركان مي گوييم : شما و معبودهايتان در جايتان بمانيد . آنگاه آنها را از يكديگر جدا خواهيم كرد . معبودهاي آنها خواهند گفت : شما ما را عبادت نمي كرديد . همين بس كه خدا گواه باشد كه ما از عبادت شما بي خبر بوديم .»
در اين دو آيه مي خوانيم كه معبود بعضي از انسانها هواي نفس آنهاست . آنها به خيال خود از بزرگان قوم خود اطاعت مي كردند ، ولي بي خبر بودند كه كارشان عبادت خود و هواي نفسشان است .
ج- صادق آل محمّد ( عليه السّلام ) در تفسير آيه ي 31 سوره ي توبه «اِتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ ؛ آنان احبار و راهبان را معبودهايي در برابر خدا قرار دادند » فرمود : «به خدا سوگند ، احبار و راهبان مردم را به عبادت خويش نخواندند ، چون مي دانستند كه مردم به خواسته شان تن نمي دهند ، آنها حلال را حرام و حرام را حلال كردند و اين گونه مردم ، بي آنكه بدانند مطيع آنها شدند . »
در سخن ديگري از امام (عليه السّلام) آمده است :« هر كه سخن شخصي را بپذيرد و خدا را معصيت كند ، آن شخص را عبادت كرده.»
د- در آيه ي 44 سوره ي مريم مي خوانيم :« يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيّاً؛ اي پدر شيطان را پرستش نكن ، زيرا شيطان به خداي رحمان نافرماني كرد» . در حقيقت بت پرستي آزر عبادت شيطان بود زيرا شيطان است كه نفس آدمي را به معصيت وسوسه مي كند و انسان ، با ارتكاب آن ، شيطان را معبود خود قرار مي دهد.
در آيه ي43 سوره ي فرقان مي خوانيم :« أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً ؛ آيا ديدي كسي را كه هواي نفسش را به عنوان معبود برگزيده است ؟ آيا مي تواني حافظ و نگهبان او باشي ؟».
قرآن از هواي نفس با عنوان اله و معبود سخن گفته است .
با تدبّر در آياتي كه گذشت و مانند آن در مي يابيم كه عبادت در اصطلاح ديني و اسلامي ، معنايي عام دارد و همه ي كارهاي انسان را ، گر چه پيروي از شيطان و هواي نفس باشد ، شامل مي شود . پس همه ي كارها بدين معنا عبادتند . اما عبادتي كه اسلام مي گويد چيزي نيست جز قرار دادن كارها و خواهش ها در مسيري كه امرها و نهي هاي خداوند نشان مي دهد .
اين نداي دين اسلام را مسلمانان لبيك مي گويند و همه خداوند را عبادت مي كنند، عبادتي كه در همه ي عرصه هاي زندگي شان حضور دارد ، در شيوه ي حكومت ، در مسائل مربوط به مردم ،در توزيع و توليد و در واجباتي مانند نماز و روزه و جهاد و … همه ي اين امور گونه هاي متفاوتي از عبادت خداوند است . عباداتي كه به خواست و اراده ي خداوند تحقّق مي پذيرند .