امام محمد باقر علیه السلام و مبارزه با رهبران کفر
قتاده که از فقهاي بصره بوده و در زمان خودش عظمتي داشته، روزي خدمت امام باقر (ع) ميرسد، حضرت از او سؤال ميکنند که تو فقيه بصره هستي؟ عرض ميکند بله. من فقيه بصره هستم. بعد حضرت ميفرمايد: «وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ إِنَّ اللهَ جَلَّ وَ عَزَّ خَلَقَ خَلْقاً مِنْ خَلْقِهِ فَجَعَلَهُمْ حُجَجاً عَلَى خَلْقِهِ»(کافی، ج6 ،256)
واي بر تو، براي چه عنوان فقيه را بر خودت اطلاق ميکني؟ فقهاء (منظور ائمه طاهرين عليهم السلام است) گروه خاصي از بندگان خدا هستند که حجّت خدا بر ساير مردم هستند. اينها عنوان فقيه را دارند، تو چطور جرأت ميکني براي خود عنوان فقيه قرار دهي. فقيه يعني کسي که آشناي به دين است، کسي که آشناي به کتاب خداست.
در روايت ديگري ذکر شده که امام باقر (ع) از او سؤال کردند بر چه اساس فتوا ميدهي؟ گفت از کتاب خدا. امام باقر (ع) به او فرمود: «مَا وَرَّثَكَ اللهُ مِنْ كِتَابِهِ حَرْفاً» (وسائل الشيعة، ج27، ص: 48)- تعبير خيلي عجيبي است!- فرمود تو از کتاب خدا يک حرف نميفهمي. فرمودند فقيهان گروه خاصي هستند که حجّت خدا بر ساير مردم هستند.
?? ملاحظه بفرماييد امام باقر (ع) از امامان معصوم (ع)، که فقيه واقعي هستند، با چه تعابيري ياد ميکنند، «أَوْتَادٌ فِي أَرْضِهِ قُوَّامٌ بِأَمْرِهِ نُجَبَاءُ فِي عِلْمِهِ اصْطَفَاهُمْ قَبْلَ خَلْقِهِ أَظِلَّةً عَنْ يَمِينِ عَرْشِه»؛ امام باقر (ع) چيزي فرمود که اصلاً قتاده قدرت تکلّم پيدا نکرد. بر حسب نقل، آن روز قتاده چهل مسئله را آماده کرده بود که از امام باقر (ع) سؤال کند. وقتي که با اين سؤال و جواب مواجه شد که حضرت فرمود مگر تو فقيهي؟ و آن عبارات را راجع به فقهاي واقعي فرمودند، قتاده خاموش شد.
بعد قتاده اين جمله را گفت «وَ اللهِ لَقَدْ جَلَسْتُ بَيْنَ يَدَيِ الْفُقَهَاءِ وَ قُدَّامَ ابْنِ عَبَّاسٍ فَمَا اضْطَرَبَ قَلْبِي قُدَّامَ وَاحِدٍ مِنْهُمْ مَا اضْطَرَبَ قُدَّامَك»؛ به امام باقر (ع) عرض کرد: من تا حالا با فقهاي زيادي مثل ابن عباس نشست و برخاست داشتم، در برابر هيچيک از آنان قلبم اين چنين مضطرب نگرديد که الآن در محضر شما مضطرب هستم. فهميد که يک نورانيت خاص، يک عنايت و ويژگي خاصي در امام باقر (ع) هست.
@Mohamadrezahadadpour