چمران شخصیتی ذوابعاد
سالروز شهادت دکتر چریک عارف، شهید مصطفی چمران
✳️در 31 خرداد 1360 دکتر مصطفی چمران معاون نخستوزیر، وزیر دفاع و نماینده بنیانگذار جمهوری اسلامی در شورای عالی دفاع در مسیر دهلاویه به سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. این شخصیت والامقام اسلامی، کارنامه بلندی از مبارزات در تاریخ انقلاب اسلامی را به یادگار دارد. دکتر مصطفی چمران یکی از نیروهای تاثیر گذار در انقلاب اسلامی بود که زمانى در دوران مبارزات ملى شدن صنعت نفت و پس از آن در دوران اختناق بعد از كودتاى 28 مرداد و ساليانى چند در آمريكا با تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان علیه رژیم شاه مبارزه می کرد. او پس از قیام خونین 15 خرداد تصميم گرفت مسلحانه با رژیم شاه مبارزه کند و برای همین عازم مصر شد تا مدت دو سال دوره آموزش هاي چريکي و جنگ هاي پارتيزاني را بگذراند.
✅اما آنچه که در داستان زندگی شخصی شهید چمران جالب توجه به نظر میرسد و آن را تبدیل به شخصیتی ذوابعاد و به زبان دیگر #چریکی عارف می نماید، روحیه عرفانی و عاطفی وی است. روحیه ای که از او شخصیتی دیگر می ساخت، جدای از شخصیت سخت سیاسی او. شخصیتی که کمتر از یک چریک و مبارز سیاسی انتظارمیرود. اما دلیل این جلوه از شخصیت او را باید آشنایی و دلبستگی عمیق او به تعالیم عرفانی اسلام و مکتب شهید و شهادت شیعه که در قیام عاشورای حسینی جلوه مینماید، دانست. تعالیمی که با جان و روح دکتر چمران عجین شده بود و او را از دیگران متمایز میکرد.
?وی حتی در زندگی شخصی و خانوادگی خود نیز رفتاری داشت که قابل توجه و درس آموز است. خاطراتی که خانم «غاده» ، همسر لبنانی شهید چمران، از زندگی مشترکشان نقل می کند در این خصوص جالب توجه است. وی می گوید: «اولین هدیه را قبل از ازدواج به من داد، در راه یکی از سفرهای روستایی، داخل ماشین. چقدر هدیهاش را دوست داشتم… با فرهنگ اروپایی بزرگ شده بودم و حجاب درست و حسابی نداشتم اما دوست داشتم جور دیگری باشم. مدیر مدرسهای بود که در آن زندگی میکرد. از مهمانهایش هم در همان یک اتاق محل سکونتش پذیرایی میکرد… روز اول چقدر جا خوردم وقتی فهمیدم باید کفشهایم را درآورم و روی زمین بنشینم! او شاهکار بود، غافلگیر کننده، جذاب. وقتی هدیه را به من داد خیلی خوشحال شدم، همان جا باز کردم، یک روسری قرمز با گلهای درشت. من جا خوردم اما او لبخند زد: «بچهها دوست دارند شما را با روسری ببینند» روسری را سر کردم. بچههای موسسه با حجاب من مشکل داشتند، اما او هرگز نگفت: حجابش درست نیست، مثل ما نیست و … او دستان مرا گرفت و قدم به قدم جلو آورد به سوی اسلام. او دست مرا گرفت و از ظلمت و روزمرگی بیرون آورد… .»
?روحش شاد و یادش گرامی