ساقی کوثر

نسل ما نسل ظهور است ، اگر برخیزیم ......
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

داستان ضرب المثل دست بالای دست بسیار است

02 آبان 1396 توسط سلاله

وزی، سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد با خود گفت: …. این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که او هم مانند بازرگان باشد.

در یک لحظه، به فرمان خدا او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد! تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمندتر است. تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می شدم! در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد.

ادامه »

 نظر دهید »

ازدواج باحیوانات در غرب

30 مهر 1396 توسط سلاله

??امام صادق(علیه السلام)آنگاه که دیدی باحیوانات آمیزش وتزویج میکنند؛ منتظرآمدن قائم ماباشید.بحار الانوارج52ص 204


 1 نظر

دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه‌ دو نفر در مدرسه

30 مهر 1396 توسط سلاله

فرد اول می‌گفت: «چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت که بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم.
آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مدادهای دوستانم را بردارم.
روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مدادبرداشته بودم. ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مدادها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم.

ادامه »

 نظر دهید »

روضه خوانی عالم سنی و اشک های او برای امام حسین علیه السلام

30 مهر 1396 توسط سلاله

روضه خوانی عالم سنی و اشک های او برای امام حسین علیه السلام

 


 نظر دهید »

زود قضاوت نکنیم ....

23 مهر 1396 توسط سلاله

زن جوانی در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود. چون هنوز چند ساعت به پروازش باقي مانده بود، تصميم گرفت براي گذراندن وقت کتابي خريداري کند. او يک بسته بيسکوئيت نيز خريد و بر روي يک صندلي نشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد. مردي در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه مي‌خواند. وقتي که او نخستين بيسکوئيت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم يک بيسکوئيت برداشت و خورد.

ادامه »

 نظر دهید »

یک داستان پند آموز

23 مهر 1396 توسط سلاله

در زمان حضرت موسے(ع) پسر مغروری بود ڪه دختر ثروتمندی گرفته بود. عروس مخالف مادرشوهر خود بود.

?پسر بہ اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفته بالای ڪوهے ببرد، تا مادر را گرگ بخورد.

?مادر پیر خود را بالای ڪوه رساند، چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت. ⁉️بہ موسے(ع) ندا آمد برو در فلان ڪوه مهر مادر را نگاه ڪن.

ادامه »

 نظر دهید »

داستان آموزنده، دختر زیبا و مردان هوس باز

23 مهر 1396 توسط سلاله

می گویند پسری به پدرش گفت که می خواهد ازدواج کند و دختری زیبایی را دیده است پدرش گفت کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟ وقتی پدر دختر را دید عاشقش شد و گفت این دختر به درد تو نمی خورد باید با فردی که تجربه این دنیا را دارد زندگی کند.

پدر و پسر با هم دعوا کردن و به پلیس شکایت کردن پلیس گفت دختر را بیاورید تا از او بپرسم وقتی پلیس او را دید از زیباییش شگفت زده شد و گفت این دختر باید با شخص عالی مقام ازدواج کند و هر سه تای آنها پیش وزیر رفتند. وزیر گفت کسی با این ازدواج نمی کند مگر وزرا بلاخره دعوایشان به امیر رسید. امیر گفت من دعوایتان را حل می کنم امیر هم وقتی او را دید گفت این دختر فقط باید با امرا عروسی کند همگی با هم دعوا کردند.

ادامه »

 نظر دهید »

تعابیر دیگر از جملات

23 مهر 1396 توسط سلاله

سلام

اگر به جای گفتن:

دیوار موش دارد و موش گوش دارد، بگوییم:

“فرشته ها در حال نوشتن هستند…”

ادامه »

 نظر دهید »

هفتاد نکته از نکات کتب روانشناسی

23 مهر 1396 توسط سلاله

بدانید اگه کل کتب روانشناسی را بخونی به این 70 جمله میرسید

1- روز تولد دیگران را به خاطر داشته باش.

2- حداقل سالی یکبار طلوع آفتاب را تماشا کن.

3- برای فردایت برنامه ریزی کن.

4- از عبارت«متشکرم»زیاد استفاده کن.

5- بدان در چه وقت باید سکوت کنی.

6- زیر دوش آب برای خودت آواز بخوان.

7- احمقانه رفتار مکن.

8- برای هر مناسبت کوچکی جشن بگیر.

9- اجناسی که بچه ها می فروشند را بخر.

10- همیشه در حال آموختن باش.

ادامه »

 نظر دهید »

به یاد ساقی عطشان کربلا

21 مهر 1396 توسط سلاله

یک شب جمعه جایتان خالی
خواب دیدم که پر درآوردم

دست در دست آسمان رفتم
کف العباس سر درآوردم

آن طرف سمت نخل ها دیدم
دسته دسته هر آن چه گنجشک است…

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 43

جستجو

تاریخ شمسی

دریافت کد تاریخ شمسی

اللهم عجل لولیک الفرج

میان هوس و نفس جنگ می شود دلم به هر چشم زدنی سنگ می شود آقا ببخش که دلم گرم زندگی است کمتر دلم برای شما تنگ می شود ...............

آمار

  • امروز: 349
  • دیروز: 266
  • 7 روز قبل: 1410
  • 1 ماه قبل: 4656
  • کل بازدیدها: 58816

آرشیوها

  • بهمن 1397 (1)
  • دی 1397 (19)
  • آذر 1397 (1)
  • فروردین 1397 (8)
  • اسفند 1396 (15)
  • بهمن 1396 (25)
  • دی 1396 (40)
  • آذر 1396 (10)
  • آبان 1396 (42)
  • مهر 1396 (16)
  • شهریور 1396 (35)
  • مرداد 1396 (40)
  • بیشتر...

اوقات شرعی

دریافت کد اوقات شرعی

دعای فرج برای گوشه راست

حرم فلش - کد دعای فرج برای وبلاگ

دیکشنری آنلاین


دیکشنری آنلاین

دیکشنری آنلاین

حدیث موضوعی
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس