تلنگر
مدرسه که می رفتم فکر می کردم … دلگیری غروب جمعه به خاطر ننوشتن تکالیف فرداست . اما الان می فهمم تکالیفی که امام عصر داده بود یادم رفته است……..
اللهم عجل لولیک الفرج
مدرسه که می رفتم فکر می کردم … دلگیری غروب جمعه به خاطر ننوشتن تکالیف فرداست . اما الان می فهمم تکالیفی که امام عصر داده بود یادم رفته است……..
اللهم عجل لولیک الفرج
یکی ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺩﻩ ﺑﻪ اسم مش مراد به ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﺐ ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ، ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ…
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺩﻩ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: “ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، ﻣﺶ مراد ﯾﮏ ﺷﯿﺮ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ !” ﻣﺶ مراد با ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ! ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ!
⭕️ در پی سفر دکترحسن روحانی رئیس جمهوری به استان کرمان، علیجان سلیمانی متخلص به “شماله” شاعر طنزپرداز و بلندآوازه جنوب استان کرمان شعر زیر را؛خطاب به رئیس جمهور در فضای مجازی منتشر کرد:
آخر کار آمدی کرمان فرود بر شما آقای روحانی درود
با تو بایدگفت بی پرده سخن داده ای تو وگاف هایی بس خفن
آن کلیــــدت هیچ جایی جا نکرد هیچ قفلی را در ایران وا نکرد
گفته بودی دشمن اهریمنی وعده هایت جملگی سر خرمنی
حاصل ما جز به تصویرت نبود هیچ امیدی به تدبیرت نبود
آن شراب کهنه جامت چه شد حاصل زیبای برجامت چه شد
?زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
?داوود (علیه السلام) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
?سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
?زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ،
دلم تنگ شده بود برای برف! برای این مرواریدهای سفید که عجیب عطر خدا را دارند! برف که میبارد، انگار خدا نقل میپاشد بر سر ما آدمها! سفیدبخت میشویم! پیام هر دانه برف، این است که خدا هست! فدای دل توحیدی آن کشاورز روستایی که هنگام برف، حمد خدا را میکند! فدای مردمانی که همین چند روز پیش، برای باز شدن دل آسمان، نماز خواندند! فدای آن سردار که در برف کردستان، به نیروهایش دستور خیز میداد! حتی برف هم آمد اما باز خبری از سردار انتهای افق نشد! مادرت، برف که میآید، گمان میکند تو با برف میآیی! و باران که میبارد، با باران! و بهار که از راه میرسد، با بهار! کجایی حاجاحمد؟! کجایی تا بخروشی علیه فیش حقوقی آدمحرفیها؟!
دو شیر از باغ وحشی میگریزند و هر کدام راهی را در پیش میگیرند.
یکی از شیرها به یک پارک جنگلی پناه میبرد، اما به محض آنکه بر اثر فشار گرسنگی رهگذری را میخورد به دام میافتد.
ولی شیر دوم موفق میشود چند ماهی در آزادی به سر ببرد و هنگامی هم که گیر میافتد و به باغ وحش بازگردانده میشود حسابی چاق و چله است.
شیر نخست که در آتش کنجکاوی میسوخت از او پرسید: «کجا پنهان شده بودی که این همه مدت گیر نیفتادی؟!
متنی بسیار بسیار زیبا
تو تهران یکی می گفت : خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی…! که آزادانه فریاد می زنند : آزادی ! آزادی ! آزادی ! و عابران خسته می پرسیدند : _آزادی چند ؟
من عابری را دیدم که از راننده سوال کرد : _آزادی کجاست ؟!
خانه های بزرگ اما خانواده های کوچک داریم
مدرک تحصیلی بالا اما درک پایینی داریم
بی هیچ ملاحظه ای ایام میگذرانیم اما دلمان عمر نوح میخواهد !!
کم میخندیم و زود عصبانی میشویم
کم مطالعه میکنیم اما همه چیز را میدانیم !
✅ سالهای آغازینِ طلبگی از طرف استادهایمان زیاد به “زیّ طلبگی” توصیه میشدیم. آن زمان خیلی معنای این کلمه را نمیفهمیدم، راستش را بخواهید الآن هم نمیدانم معنای آن چیست؛ تنها میدانم چیز خوبی است و باید به سبکی از زندگی اشاره داشته باشد که شایستهی طلبهها است. “زیّ طلبگی” احتمالاً به کیفیّت زندگی طلبههای پیشین اشاره دارد؛ کیفیّتی که اگر چه در هیچ کتاب و مقاله و دائرةالمعارفي تعریف مشخّصی نداشت، ولی به دلیل مشابهت طلبهها در سلوکشان تا اندازهی زیادی مشخص بود.
?همون طور که احتمالا بارها شنیده اید پزشکان غربی خوردن شام رو ناپسند و مذموم و باعث خیلی از امراض شمرده اند!
?اما دستورات اسلام که همان دستورات خالق بشر یعنی خداوند متعال هست، در این باره کاملا متفاوت است:
?امام علی علیه السلام:
شام پیامبران بعد از نماز عشاء بوده است بنابراین از آنها پیروی کنید و شام را ترک نکنید که بدن های شما آسیب جدی می بیند.
?امام صادق علیه السلام:
ریشه ی خرابی بدن از ناحیه شام نخوردن است.
?امام صادق علیه السلام:
ریشه خرابی بدن از ناحیه ناهار خوردن است.